فروشگاه

ملکه برفی

۱۰.۰۰۰ تومان

روزی روزگاری تو زمانهای خیلی خیلی دور، شیطان یه آینه جادویی ساخته بود که همه چی رو زشت نشون میداد .اون هر روز با آینه ش به سمت مردم می رفت و با نشون دادن چهره زشت آدمای دیگه اونا رو فریب می داد.شیطان هر روز با آینه اش بازی می کرد تا اینکه یک روز فکر خیلی بدی به ذهنش رسید و خواست تا خدا رو تا آینه ببینه.آینه رو به سمت آسمون گرفت…اما همینکه میخواست توی آینه رو نگاه کنه.آینه جادویی که تحمل اونهمه زیبایی و مهربونی خدا رو نداشت و نمیتونست اونها رو زشت نشون بده با صدای وحشتناکی شکست و تکه تکه شد.هر تیکه از آینه به زمین ریخت و گوشه ای ناپدید شد.اما یکی از اون تیکه ها باعث اتفاق بدی شد…

دسته ها:

زمان فایل

۱:۵۴

نویسنده

هانس کریستین اندرسن

مترجم

امیرحسین میرزاییان

گوينده

شهره روحی

ناشر چاپی

سپاس

سال چاپ

۱۳۹۵